بزرگنمايي:
نسیم گیلان -
k ١.٩
٤
ویجیاتو / 10 تا 15 سال پیش بود که فرنچایز Pro Evolution Soccer یا همان عنوان شناخته شده Winning Eleven روزهای اوج خودش را سپری میکرد و هر موقع همراه با دوستانم پا به کلوپ (گیم نت) محل میگذاشتیم، بساط ساعتها تفریح و کلکل فوتبالی فراهم بود.
اما این روند رفتهرفته جای خودش را به فیفا داد؛ فوتبال کونامی رو به افول گذاشت، و در سوی مقابل الکترونیک آرتز به پشتوانه بودجه و سرمایهگذاری کلان و البته ترفندهای بازاریابی پیشرفته توانست بازار بازیهای شبیهساز دنیای مستطیل سبز را از آن خودش کند. متاسفانه PES برای چند سال پیاپی درجا زد و حرف تازهای برای گفتن نداشت و به شدت از موضوع عدم دسترسی به لایسنس تیمها و لیگهای معتبر جهان رنج میبرد.
با وجود اینکه در طول دهه اخیر فرنچایز PES همچنان مخاطبان دو آتشه خودش را دارد، به هیچ عنوان نمیتوان سلطه و برتری فیفا را منکر شد. بخش آلتیمیت تیم جامعه فعالی به مراتب گستردهتر از کل بازیکنان PES داشته و از جنبه ورزشهای الکترونیک هم حسابی پرمخاطب است. علاوه بر این فیفا همیشه به عنوان یکی از پرفروشترین بازیهای هر هفته جهان شناخته میشود.
به اعتقاد من روند صعودی فیفا در سالهای اخیر مثل هر عنوان دیگری در نسخه سال 2018 به اوج خودش رسید؛ گیمپلی خیلی روان، سریع و لذتبخش بود، گرافیک و صدای بازی بسیار ایدهآل، مسابقات هیجانانگیز و جذاب بودند، بخش آلتیمیت تیم خیلی خوب پشتیبانی میشد و به طور کلی تجربهای خوشایند برای مخاطب رقم میزد.
اما این موضوع با معرفی فیفا 19 به طور کلی تغییر کرد. فاکتورهایی به شدت آزاردهنده و دشوار به گیمپلی بازی اضافه شد، هوش مصنوعی بیش از گذشته برنامهریزی شده به نظر رسید و پولپرستی الکترونیک آرتز بیشتر از هر سال دیگری نمود پیدا کرد. بخش آلتیمیت تیم عملا به عنوانی Pay-to-Win تبدیل شده و نمیتوان هیچ عدالتی در آن مشاهده نمود، از طرفی باگهایی سراسر بازی را پوشش داده که به سودجویان اجازه میدهد هر کاری دلشان میخواهد بکنند.
بهروزرسانیهای متعدد فیفا 19 همهچیز را بدتر کرد؛ این مسیر تا جایی ادامه داشت که شخصا فیفا بازی کردن را کنار گذاشتم و به دنبال آن حالات و شرایط خیلی بهتری دارم. وضعیت این روزهای صنعت گیم و رشد عجیب و غریب هزینههای تاثیرگذار در بازیهای ویدیویی، و در طرف مقابل روند افت کیفیت پینگ اینترنت در کشور ما و همچنین وضعیت ارز باعث شده عملا نتوان امیدی به آینده فرنچایزی مثل فیفا که به شدت Pay-to-Win محسوب میشود داشت.
بنابراین امیدی به فیفا 20 هم نداشتم و تصمیم گرفته بودم بعد از گذشت حدود 10 سال برای اولین بار از پرداخت 60 دلار که حالا با حدود 600 الی 900 هزار تومان برابری میکند اجتناب کرده و نسخه جدید فوتبال الکترونیک آرتز را نخرم. اما رونمایی و معرفی فوتبال خیابانی، با توجه به خاطرات بسیار دلنشین و جذابی که ار نسخههای فیفا استریت داشتم دوباره رغبت کافی را در وجود من برای تهیه فیفا 20 ایجاد کرد.
الکترونیک آرتز خیلی زرنگتر از آن است که به این سادگیها مخاطبانش را از دست بدهد، چون از همین فرنچایز فیفا میلیاردها دلار پول به جیب میزند. همین زرنگی در مارکتینگ فیفا 20 به وضوح دیده شد؛ وقتی برای اولین بار این بازی به نمایش در آمد تقریبا هیچچیزی از آن ندیدیم، اما پرتالهای پیش خرید بلافاصله فعال شدند.
EA Sports به شدت مخاطبانش را تشویق کرد تا قبل از تاریخ 5 آگوست بازی را پیش خرید کنند تا فلان تعداد جایزه نصیبشان شود. آن هم در برههای که عملا هنوز گیمپلی مستقیمی از بازی مشاهده نکرده بودیم؛ در همین حین جمعیت بسیار زیادی روی مجموع پلتفرمهای مختلف بازی را پیش خرید کردند و این یعنی فروشی تضمین شده.
حالا که نوبت به نمایشگاه گیمزکام رسیده، تقریبا فقط یک ماه تا موعد انتشار فیفا 20 فاصله داریم و بالاخره الکترونیک آرتز مجبور شد گیمپلی زنده بازی را مفصل به نمایش گذاشته و حتی نسخهای آزمایشی از آن را در سالن نمایشگاه در اختیار کاربران و رسانهها قرار دهد. این دقیقاً سیاست کثیفی است که نشان میدهد خود الکترونیک آرتز هم میداند قرار است چه چیزی پیش روی مخاطبان قرار دهد، اما فقط قسمتهای خوب ماجرا را تاکنون پوشش داده.
اگر در گوگل و یوتیوب جستجویی ساده انجام دهید، تعداد زیادی گیمپلی کوتاه و بلند پیش رویتان قرار خواهند گرفت که هر کدام جنبههای مختلفی از فیفا 20 را نشان میدهند که توسط کاربران و استریمرهای مختلف ضبط شده، یا توسط خبرنگاران و فعالان صنعت مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است.
سه ویدیوی منتخب از این بازی را برای شما آماده کردهام؛ یک مسابقه کامل در بخش عادی رقابتهای فوتبالی، مسابقهای کامل از یک نبرد پنج به پنج در کیک-آف فوتبال خیابانی بین منچستر یونایتد و تاتنهام و دیگری 10 دقیقه گیمپلی ابتدایی خط داستانی ولتا که به نوعی جایگزین Journey شده است.
با کمی نگاه منصفانه به این ویدیوها و مطالعه نظرات کاربران و کارشناسان میتوان به سادگی دریافت فوتبال خیابانی فیفا 20 واقعا آن چیزی نیست که انتظارش را میکشیم.
خط داستانی ولتا -مانند روتین شناخته شده و معمول تمام قصههای این چنینی- روایات کاراکتری نوپا را دنبال میکند که عاشق فوتبال بوده و نیاز دارد برای رسیدن به رویاهایش همراه با تیمی متشکل از دوستان و بچه محلهایش فوتبال نمایشی و خیابانی بازی کند و در همین حین خودش و مهارتهایش را پرورش دهد.
برای جذابتر شدن ماجرا، نویسندگان داستان بازی را با چاشنیهای شناخته شدهای مثل فضای درگیرکننده و تحقیرآمیز همراه کردهاند و کلکل بین همتیمیها موج میزند. به خصوص تنوع جنسیتی در گروه باعث شده هرکسی تمایل داشته باشد برای خودش خودنمایی کرده و خط و نشانی برای سایر بچههای تیم بکشد.
جدا از ماهیت و محوریت داستان، بازیکن در بخش ولتا میتواند درست مثل جرنی، کنترل کاراکتر اصلی یا کل تیم را در مسابقات برعهده بگیرد. در نگاه کلی متاسفانه یا خوشبختانه گیمپلی و انیمیشن ولتا به هیچ عنوان با آنچه در فیفا استریتهای کلاسیک دیدهایم ارتباطی ندارد. حتی بهتر است بگوییم زیاد فرقی با سایر بخشها و مسابقات عادی فیفا ندارد.
بر اساس آنچه گفته شده، دریبل زدن و حرکات نمایشی که ماهیت فوتبال خیابانی را شکل میدهد، در بخش ولتا به شدت سخت هستند و انجام نمونههای سادهتر عملا هیچ تفاوتی با دریبلهایی که در بخش عادی فیفا در دسترس هستند ندارد. علاوه بر این به جز یک یا دو مورد دیده نشده، کسی نتوانسته حرکتی نمایشی که به این بخش اختصاص دارد را به درستی انجام دهد و حتی گفته میشود تجربه گیمزکام فرصت کافی برای آشنایی با الگوی مهارتی بازی نبوده است.
اگر خاطرتان باشد یکی از لذتبخشترین قسمتهای فیفا استریت، شور و هیجان حاکم بر مسابقات و گلهای متعددی بود که بین دو تیم رد و بدل میشد؛ رونالدینیو از این طرف زمین توپ را میگرفت و با انجام انواعی از حرکات نمایشی و زیبا به دروازه حریف میرسید و توپ را به تور میچسباند.
معمولا نتایجی پرگل در پایان وقت هر مسابقه روی اسکوربرد نقش میبست، اما تجربیات این بازی در گیمزکام نشان میدهد اغلب مسابقات با نتایجی ضعیف و به ثمر رسیدن نهایتا یک یا دو گل برای هر طرف به اتمام رسیده است. چرا که عکسالعمل دروازهبانان با توجه به اندازه دروازههای کوچکتر زمینهای فوتبال خیابانی بیش از حد قوی هستند و از طرفی گویا مشکل در چارچوب قرار نگرفتن شوتهای محکم هم از فیفا 19 به ارث رسیده است.
مورد دیگری نیز که در این رابطه وجود دارد، درگیری بیش از حد و تعادل نامناسب تواناییهای فردی هر بازیکن است؛ در فیفا استریت با یک بازیکن به خصوص خیلی کارها میتوانستیم انجام دهیم و حتی یک دروازهبان و یک مدافع نیز امکان این را داشت که حرکات نمایشی قابل توجهی صورت دهند. اما در ولتا مشابه با فیفا 19 همه چیز خیلی فنی و تن به تن به نظر میرسد و بازیکنان مدام در حال درگیر شدن با هم بوده و فری استایل به ندرت دیده میشود. توپ خیلی لو میرود و بازیکنان مرتب در موقعیتهایی قرار میگیرند که مجبور میشوند پاس داده یا نهایتا توپ را از دست دهند.
با توجه به آنچه در ویدیوهای گیمزکام دیده میشود -ممکن است محصول نهایی تغییراتی داشته باشد- از هوش مصنوعی مسخره بازیکنان حکایت میکند. انیمیشنهای پیادهسازی شده در ولتا خوب و واقعگرایانه به نظر نمیرسند و انگار فاکتورهایی از پیش پردازش شده برای بخشهای عادی فیفا را به زور در فوتبال خیابانی چپاندهاند.
همچنین سرعت مسابقات -باز هم برخلاف فیفا استریتهای کلاسیک- به شدت پایین است؛ طوری که مشاهده 10 دقیقه گیمپلی یک مسابقه کامل که نهایتا نتیجهای بهتر از 1-1 همراه ندارد، به شدت کسلکننده و حوصلهسربر است، چه برسد برای خود بازیکن که بعد از مدتی تقلا و فشردن دکمههای مختلف روی کنترلرش، چیز خاصی نصیبش نخواهد شد.
البته نباید از المانهای مناسب بازی هم غافل شد؛ طراحی زمینهای ولتا در فیفا 20 متنوع و جذاب هستند. حین برگزاری مسابقات موسیقی هیجانانگیزی پخش شده و به طور کلی افکتهای صوتی و صحبت کردن بازیکنان با یکدیگر شنیدنی است. کاراکتر اصلی خط داستانی حرف میزند و مشابه با جرنی شخصیتهای شناخته شدهای از دنیای فوتبال جهان در داستان حضور دارند.
ولی در مجموع آنچه دیده شد، برخلاف انتظاراتم بود و میتوانم دوباره تاکید کنم شاید ولتا واقعاً آن فوتبال خیابانی که فکر میکنید نیست. دوباره امیدم برای بازگشت شکوهمندانه فرنچایز فیفا کمرنگ شده و احساس میکنم نمیتوان از این نسخه آنطور که باید و شاید لذت برد. هرچند بهتان حق میدهم که بگویید نمیتوان تا وقتی یک بازی منتشر نشده، نظر قطعی در موردش داد. ولی در مجموع میگویم از پیشخرید بازی کاملاً منصرف شدم و منتظر عرضه رسمی فیفا 20 میمانم تا ببینم نتیجه نهایی و تجربه اولیه آن چگونه خواهد بود.
در همین حین میبینید که کونامی تا چه حدی مشغول بازاریابی و تلاش برای جذب مخاطبان از دست رفتهاش است. امسال نام و شمایل PES تغییر کرد و حالا با پسوند eFootball شناخته میشود تا در واقع آمادگی فرنچایز را برای رشد در زمینه ورزشهای الکترونیک به رخ بکشد. از طرفی کونامی امسال توانست لایسنس تعداد قابل توجهی از باشگاههای مطرح جهان، لیگ برتر ایتالیا و همچنین جام ملتهای اروپا را به دست آورد تا با دست پر پای به میدان رقابت گذاشته و حرفی برای گفتن داشته باشد.
نمیتوان در این وهله اذعان کرد موعد مهاجرت دوباره و بازگشت به فرنچایز Pro Evolution Soccer رسیده، اما شاید اتفاقات این سالها در واقع همان چرخهای هستند که فرآیند افول فیفا و اوجگیری PES را رقم خواهند زد. نظر شما در این رابطه چیست؟ از ویدیوهای گیمپلی منتشر شده از فیفا 20 چه برداشتی میکنید؟ امسال فیفا میخرید یا PES؟ دیدگاههای خود را با ما در میان بگذارید.