کوه عروس و داماد پرتگاهي مهيب در رحيمآباد رودسر
مقالات
بزرگنمايي:
کوه عروس و داماد در بين اهـــــــالي روستاي اشکورات بخش رحيمآباد معروف به «عروس داماده تله» است.
«تله» به معناي کوه و يال صخرهاي و سنگي است که عموماً به پرتگاهي ترسناک و صعبالعبور مانند تاشه تله، نياشتو تله، سورخه تله، وايگانه تله و… گفته ميشود.
اين کوه در 25 کيلومتري جنوب شهر رحيمآباد رودسر و در کنار جاده آسفالته رحيمآباد به اشکور در طرف راست تونل قرار دارد و در ارتفاع 2 هزار و 70 متري و تمام صخرهاي با پوشش جنگلي بسيار محدود و درختان کم ارتفاع دو تا پنج متري واقع شده است.
اين کوه از نظر جغرافيايي در ييلاق رحيمآباد و شمال غربي ديلمان سياهکل واقع شده است، کوه عروس و داماد افسانهاي رمانتيک از حدود 700 سال پيش دارد که هنوز در بين اهالي رحيمآباد اين داستان نقل محافل است.
در 700 سال پيش دختر ديلماني مانند مردان چوبدستي چوپانان بردوش ميانداخت و همراه با گله به دامنه جنگل و مرتع ميرفت و آواز ميخواند و توجه پسر جوان اهل سياهکل به او جلب و دلباختهاش شد.
علاقه ايجاد شده بين اين دختر و پسر آنها را با مخالفتهاي اطرافيان مواجه کرد و مجبور شدند تا مخفيانه ازدواج کنند و شبانه از روستاهاي خود بروند.
اين زوج جوان شبانه از طرف رحيمآباد حرکت ميکنند و پس از گذر از روستاي «شوک» و «گره کوابر» و در مسير «زياز» در پرتگاه هراسانگيز «سيپرد» گرفتار ميشوند و تصميم به بازگشت ميگيرند اما امکان جلوتر رفتن نبود زيرا در عمق دره پلرود سقوط ميکردند بنابراين همان جا بر تخته سنگي تکيه دادند و از خدا طلب نجات کردند که آنها را از همديگر جدا نکند و به قدري ناله سردادند که سنگهاي اطراف آنها تکهتکه شد که اين سنگها براثر فرسايش به شکل کنوني درآمده است.
اين عروس و داماد جوان بيهوش و خسته و گرسنه به سنگها تکيه دادند و پدر و مادر دختر که اين رسوايي را نميتوانستند تحمل کنند آنها را نفرين کردند و بر اثر اين نفرينها عروس و داماد مانند دو تکه سنگ سياه کنار هم در آن پرتگاه مهيب درآمدند و اين افسانه در بين مردم روستاها و جنگلهاي رحيمآباد و اشکور پيچيد و سينه به سينه نقل شد.
البته براي اين افسانه تعابير متفاوتي در املش و رودسر وجود دارد و ميگويند عروس و داماد به دليل بيتوجهي به حرف مادر که از آنها خواسته بود به طرف رحيمآباد حرکت نکنند تا نماز او تمام شود و آنها به ويژه عروس به اين درخواست مادر توجه نميکنند و به راه خود ادامه ميدهند و مادر پس از نماز ميبيند که همه رفتهاند دست به دعا برميدارد و دختر خود را نفرين ميکند.
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/1263/