جنگ یا بازدارندگی؟
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان -
جنگ یا بازدارندگی؟
٣٠
٠
خبرآنلاین / متن پیش رو در خبرآنلاین منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
علیرضا اکبری| تقابل آمریکا با ایران، در آستانهٔ پایان ضربالاجل دو ماهه تهران برای حفظ برجام، شدت یافته است.
ارزیابی صحیح و دقیق از «وضعیت»، ضرورت تصمیم درست است.
اول؛
اینک شاهد تصاعد تهدید، و انتقال ضربات متقابل خفیف، از محیط نیابتی به محیط مستقیم هستیم! این وضع، خطر تصاعد بحران تا وقوع برخورد را بشدت افزایش داده است! در افق پشت سر، پُلی برای بازگشت طرفین به "موازنه برجامی" دیده نمیشود. نه ایالات متحده از اعمال حداکثر زور و فشار نرمش نشان میدهد، و نه ج.ا.ایران تن به نامعادله "حاصل جمع صفر" میدهد. هنوز برجام میتواند نقش «گُدار» برای عبور طرفین از این جریان خروشان تضاد و تقابل را داشته باشد، اما، دولت ترامپ، خود را برای تحمیل زور بیمنطق و اجبار ایران به تسلیم، مصمم نشان میدهد. ایران نیز هنوز از همه ظرفیتهای بازدارنده و مشوق خود بهره نبرده است!
دوم؛
تقریبا تمام راهکارهای دیپلماتیک برای قانع کردن طرفین به خاتمه منطق "فشار و مقاومت متقابل"، ناکام مانده است.
به نظر میرسد مدل تقابل طرفین اینک بر «تصاعد تهدید» متمرکز است. هر طرف، با استفاده از بیشترین امکانات مادی و معنوی خود، طرف مقابل را از عاقبت نافرجام «برخورد بزرگ» میترساند. هدف این است که، طرف مقابل از ترس ورود به یک جنگ پر هزینه و پر شدت، شرایط حریف را در آخرین لحظه، بپذیرد. (الگوی بازی مرگ یا چیکن-گیم) تاکنون، اما هیچکدام از طرفین بجز تغییراتی در بعض مواضع، خط مشی کلی خود را تغییر ندادهاند.
طی دو ماه اخیر، رویکرد دیپلماسی همهجانبه و راهبردی ایران، بهخصوص در بُعد "دیپلماسی نظامی و امنیتی"، شدت مواضع تندروانه ترامپ و دولت او را کاهش داد، و مسیر تهدید سخت، به ارسال پیامهای مذاکره تغییر کرد، امّا، مداخلات عوامل ثالث، بهویژه شرارت در سابوتاژ و عملیات خرابکارانه در خلیج فارس و دریای عمان، شرایط را متلاطم کرد.
سوم؛
در دور جدید تحولات صحنه، نیرویی تلاش نموده تا "ضربات متقابل بازدارنده" یا "ضربات انصراف دهنده خفیف" را، از عرصههای نیابتی به عرصههای مستقیم، انتقال دهد! طرفین با پیروی از اصول تقابل راهبردی، «نظام هشت ضلعی تصمیم راهبردی» یکدیگر را، شامل:
1- ادراک
2- انگیزه
3- هدف
4- اراده
5- توان
6- سازمان
7- برنامه
8- اقدام
مورد هدف قرار دادهاند. (أُکتاگونال سیستم).
انتقال ضربات انصراف دهنده/بازدارنده خفیف، از محیط نیابتی به محیط مستقیم، یک مرحله از جهش و تصاعد بحران است. همزمانی این تحولات با تغییر رویکرد ایران نسبت به حقوق برجامی خود، معنای دقیقتری به اقدامات مخرب امریکا داده است.
حمله مشکوک به کشتیهایی در بندر فجیره، (همزمان با اجلاسهای سهگانه عربستان) ، تجاوزات پیدرپی هوایی و اعزام ناو و پهپاد و نیروی امریکایی به منطقه، تمهیدات ستادی و ملی در امریکا برای آمادگی برخورد، تهدید به عملیات نظامی تاکتیکی علیه تاسیسات هسته ای ایران، اقدام مشکوک در حمله به کشتی ژاپنی هنگام حضور نخستوزیر در ملاقات با مقام عالی رهبری جاا، بازسازی تیم نظامی دولت امریکا، و نهایتاً تجاوز کاملترین پهپادهای تجسسی امریکا به حریم فضایی ایران، و سرنگون سازی آن توسط ایران، مجموعاً وقایعی بسیار مهم و موثر ارزیابی میشود!
چهارم؛
اطلاعات و ارزیابی ها از محیط داخلی و تقابل عملیاتی طرفین، نشانگر افزایش حملات متقابل به «مرکز تصمیم راهبردی» بخصوص اراده طرفین است! حتما اعزام کاملترین پهپاد آمریکایی، و اسقاط آن توسط ایران، آخرین ضربات متقابل نیست! انتظار میرود ترامپ، شخصا در آخرین اظهار نظر خود ، ایران را تهدید به ضربه نظامی نماید! اخیراً از پومپئو، اظهار نظری راجع به احتمال یا ضرورت وارد کردن یک حمله تاکتیکی به ایران منتشر شد!
شاید اولین موضعگیری رییس جدید پنتاگون در خصوص یک اقدام خطرساز باشد. در این صورت، شاید «اولین اشتباه او، آخرین اشتباه اش باشد»!
به نظرم، هیچکس نمیتواند تضمین دهد که، هر اقدام نظامی مستقیم از سوی هر یک از طرفین، در شرایط و وضعیت جاری، صرفا در حد یک «حمله تاکتیکی» متوقف شود! شانس تصاعد بحران، بسیار بیشتر از شانس مهار بحران از طریق ضربات بازدارنده است. به نظر میرسد، وقوع جنگ، بیش از پیش محتمل است، مگر آنکه، نیروی سومی، قوی تر از فشار طرفین بر یکدیگر، وارد معادلات منطقه شود.
پنجم؛
اگر طرف آمریکایی -به رغم تکذیب- در حال تمهید یک ضربه (تاکتیکی، یا اساسی) به ج.ا.ا باشد، آنگاه، ایران نیز وفق الگوی "ضربه دوم بازدارنده"، سعی در "هشدار نظامی" به نیروی مقابل دارد. در اینصورت، حتی بدون دخالت نقش مثلث شرارت در منطقه و دیگر عوامل بینالمللی، "تصاعد تهدید"، به "تصاعد بحران" تبدیل میشود.
بدین ترتیب، روند «هشدارهای محدود نظامی طرفین»، خود قوی ترین عامل برای افزایش احتمال آغاز جنگ است! اینک دیگر فرصتی برای سخن گفتن از "ضرورت یا تقبیح" جنگ نیست ، بلکه، اینک باید بر «چگونگی جایگزین کردن جنگ» در آخرین لحظات، یا «مهار دامنه و زمان جنگ مقَدَّر» تمرکز داشت.
چگونه میتوان دامنه، زمان و آثار ویرانگر جنگ مقدر را محدود کرد! پس از تصاعد «ضربات محدود بازدارنده»، چه شانس یا چه امکانی برای ختم این زورآزمایی مقتدرانه طرفین، وجود دارد؟ سوءمحاسبه، طرف امریکایی را بر تداوم نمدمالی، تشدید فشار همه جانبه و احتمالاً حمله تاکتیکی وا میدارد، و، منطق بازدارندگی، ایران را به مدل «النصر بالرّعب» هدایت میکند!
آیا هنوز فرصتی برای دیپلماسی و راهی برای اصلاح اشتباهات آمریکا وجود دارد؟
-
جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۵:۴۲
-
۱۰۳ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/99862/