چه کسی پول تلویزیون را می دهد؟
شنبه 29 تير 1398 - 22:44:24
|
|
نسیم گیلان - چه کسی پول تلویزیون را می دهد؟ ٠ ٠ سازندگی / متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست جدالهای هیات دولت و صدا و سیما در ماه های گذشته سبب طرح یک پرسش قدیمی با این عنوان شده که چه کسی پول تلویزیون را میدهد؟ عمار سالاری کیا| همهچیز از یک شایعه شروع شد، از خبرِ برخورد تند رئیسجمهور و وزیر امور خارجه با رئیس سازمان صداوسیما در یک جلسهی هیئت دولت. ماجرای این برخورد به پخش سریال «گاندو» برمیگشت، اینکه افرادی در دولت (مثل حسامالدین آشنا، رئیس دفتر رئیسجمهور و...) نحوهی نمایش افراد دولتی را در آن خلاف واقع میدانستند و بخشی از ماجراها را تحریفشده و برای حمله به دولت و حتی دستگاه امنیتی ارزیابی میکردند. ولی این فقط یک شروع بود؛ کمی بعد دو خبرگزاری فارس و تسنیم از تصمیم دولت برای قطع بودجهی صداوسیما حرف زدند، خبری که اول در حد حدس و گمان بود ولی کمی بعد با انتشار نامهی محسن حاجی میرزایی، دبیر هیئت دولت، به محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجهی کشور جدی شد. حاجی میرزایی در این نامه نوشته بود: «دستور مقام محترم ریاستجمهوری در جلسه 19/4/1398 هیئت وزیران به شرح زیر برای اجرا ابلاغ میشود: سازمان برنامه و بودجه کشور اعتبارات سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را پس از تأیید دو نماینده رئیسجمهور در شورای نظارت سازمان یادشده اختصاص دهد.» این نامه در توئیتر دستبهدست شد، مخالفان دولت آن را باجگیری دانستند و اعلام کردند که کارکنان تلویزیون و رادیو در سه ماه آینده حقوقی دریافت نخواهند کرد. شاید به همین دلیل بود که علی ربیعی، سخنگوی دولت، پنجشنبه، در یک توئیت اعلام کرد که «دولت بودجهی رسانهی ملی را با همهی محدودیتهای خود فراهم میکند و هرگز حقوق و دستمزد کارکنان خدوم و زحمتکش این دستگاه مهم را فدای سوگیریهای معدودی نمیکند.» اما اصل ماجرا چیست؟! بودجه سازمان واقعیت ماجرا این است که بودجهی سازمان صداوسیما همیشه محل منازعه بوده است. درحالیکه بودجهی امسال سازمان معادل هزار و 840 میلیارد تومان اعلام شده است مدیران ارشد رادیو و تلویزیون اعلام کردهاند که چیزی نزدیک به همین حدود کسری بودجه دارند؛ اگرچه رقم بودجهی امسال صداوسیما به نسبت سالهای قبل کمی افزایش داشته است: این رقم در سال97، یک هزار و 646 میلیارد تومان و در سال96، یک هزار و 598 میلیارد تومان بوده است. با این حال حرف مدیران سازمان اشتباه نیست. سال 95 عبدالعلی علیعسگری، رئیس سازمان صداوسیما، در یک سخنرانی اعلام کرد حقوق ماهیانهی کارکنان تلویزیون و رادیو چیزی حدود 185 میلیارد تومان است. با یک حساب سرانگشتی میشود فهمید که این مبلغ در آن سال معادل دو هزار و دویست میلیارد تومان بوده؛ حدود 400 میلیارد تومان بالاتر از کل بودجهای که قرار است «امسال» دولت به سازمان پرداخت کند. اگر با توجه به تورم بخواهیم معادلسازی کنیم و به میزان دستمزد کارکنان صداوسیما برسیم، متوجه میشویم که این رقم در سال 98 به حدود دو هزار و 500 میلیارد تومان میرسد (300 میلیارد تومان بابت تورم و افزایش دستمزد محاسبه شده است) بنابراین به طور طبیعی این سازمان همین امسال و با بودجهی هزار و 820 میلیارد تومانیاش هم دچار بحران است. نکتهی اساسی بعدِ آنکه تلویزیون طی بیش از دو دهه فربه و بزرگ شد، دولت با صداوسیما به توافق رسید که بخشی از بودجهی مورد نیازش را از طریق جذب اسپانسر و آگهیها به دست بیاورد. بنابراین دولت طی ده دوازده سالِ اخیر تنها نیمی از هزینهها را تقبل کرده است و باقی این بودجه، از طریق آگهیها به سازمان تزریق شده است. اینکه ستاره مربعها در تلویزیون زیاد شدهاند، مجریها مدام در حال تبلیغ محصولاتاند و حتی در برنامهی پزشکی هم تبلیغ انجام میشود حاصل بزرگ شدن تلویزیون، نیاز به بودجهی بیشتر و ناتوانی دولت در تأمین هزینهی کامل آن بوده است. ولی این وسط چند نکته مهم است؛ اول اینکه رادیو تلویزیون هرگز دربارهی درآمدش حرفی نزده و شفافسازی نکرده است. نمایندگان مجلس هیچ تمایلی به تحقیق و تفحص نشان ندادهاند و دولت هم با وجود اصرارهای پیاپی موفق نشده تا فهرستی از درآمدهای سالانهی تلویزیون به دست بیاورد. بنابراین درآمدهای سازمان اگر نگوییم نامعلوم، دستکم غیرشفاف باقی مانده است. اما نکتهی مهمتر این است که دولت در فرآیندی تلاش کرده که به سازمان کمک کند؛ ظاهراً بخشهای مختلف دولت برای آموزش و فرهنگسازی بودجههایی دارند که این بودجهها با هماهنگی مسئولین، صرف تولید برنامههای مشترک میشود؛ درواقع نمایندهای از سازمان صداوسیما، سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانه یا سازمان دولتی دربارهی اختصاص بودجه جهت تولید برنامه به توافق میرسند و این کمکها برای تأمین برنامه و هزینهی تولید در اختیار سازمان صداوسیما قرار میگیرد. رقم دقیق آن البته مشخص نیست ولی شنیدهها میگوید چیزی معادل 800 میلیارد تومان است؛ حدود 40 درصد کل بودجهی سازمان صداوسیما. تصمیم دولت چیست بعد از پخش سریال «گاندو» ظاهراً مشاوران دولت به این نتیجه رسیدهاند که با بودجهی عمومی کشور علیه دولت برنامهسازی میشود. بنابراین تصمیم گرفته شده که با شفافسازی محل هزینهها، بودجه در اختیار تلویزیون قرار بگیرد. در واقع دولت، شورای نظارت بر سازمان را که مدتهاست بدل به نهادی بیخاصیت شده، فعال کرده و از نمایندگانش خواسته تا دربارهی بودجهی اختصاصی به سازمان تحتِ نظارتشان اطلاعات کسب کنند. بیش از هر چیز، دو نمایندهی دولت میخواهند مشخص کنند که پول مشارکت دولت در برنامهسازی چطور خرج میشود و این 800 میلیارد تومان در تلویزیون صرف چه میشود. حقیقت ماجرا این است که این پول اصلاً کم نیست؛ کل گردش مالی سینمای ایران در یک سال با فروش خیلی خوب از 300 میلیارد تومان فراتر نمیرود بنابراین رقم مشارکت دولت در برنامهسازی دوونیم برابر گردش سالانهی سینمای ایران با این همه دبدبه و کبکبه است. اما آیا این کار به معنی عدم پرداخت حقوق به کارکنان است؟ خب، بالاتر شرح دادیم که میزان حقوق کارکنان در سال تقریبا سه برابر بودجهی دولتی است؛ اما بگذارید ماجرا را با ذکر مثال شفافتر کنیم. ماجرای آگهیهای آنچنانی چند روز پیش روزنامهی اصولگرای «فرهیختگان» با محاسباتی نشان داد که درآمد تلویزیون از آگهیهای شرکت «عالیس» ماهانه معادل هزار و 863 میلیارد تومان است. این رقم البته تقریبی بود ولی با این وجود از یک حقیقت حرف میزد؛ اینکه فقط با «عالیس» میشود تلویزیون را اداره کرد! برای اینکه اصل قصه را متوجه بشوید همین موضوع «عالیس» را کمی دقیقتر شرح میدهیم؛ اگرچه باز هم بهدلیل پیچیدگی آگهیهای سازمان اعداد و ارقام تقریبی است. اگر اهل تلویزیون باشید میدانید که درحالحاضر «عالیس» به طور مرتب محصولاتش را تبلیغ میکند. آگهیهای این شرکت دو دسته است؛ دو آگهی طولانی دارد که قبلتر هر کدام 2 دقیقه و 58 ثانیه بود و این روزها زمانش را به یک دقیقه و 8 ثانیه کاهش داده است. این دو آگهی بلندتر به نام «من یک پدرم» و «من یک مادرم» مشهورند. در کنار آن 9 آگهی 20 ثانیهای هم پخش میشود که محصولات «عالیس» را به شکل انفرادی و تکی معرفی میکند. سازمان آگهیها براساس تعداد آگهی، زمان پخش، شکل تسویهحساب مالی، مدت قرارداد پخش، دفعات پخش در روز و البته اینکه محصول، تولید داخل است یا نه، تخفیفهای مختلفی را به شرکتها ارائه میدهد. این تخفیفها البته چشمگیر است. با این وجود، رقم تقریبی هر ثانیه آگهی حدود 9 میلیون تومان میشود. بگذارید این رقم را 6 میلیون فرض کنیم تا سهم تخفیفها را هم لحاظ کرده باشیم. درحالحاضر پنج شبکهی یک، دو، سه، پنج و نسیم آگهیهای «عالیس» را پخش میکنند. محاسبهی سرانگشتی زمان آگهیها به ما میگوید که هر نوبت پخش تمام آگهیهای «عالیس» چیزی حدود 316 (دو آگهی 68 ثانیهای و نُه آگهی 20 ثانیهای) ثانیه میشود و اگر هر شبکه دو نوبت این آگهیها را پخش کند به رقم 632 ثانیه میرسیم. این رقم را در شش میلیون تومان بابت هر ثانیه که ضرب کنید، نتیجه سه میلیارد و 792 میلیون تومان میشود. حالا کافی است این عدد را در تعداد شبکههایی که آن را پخش کنند ضرب کنیم؛ درآمد روزانهی تلویزیون از «عالیس» حدود «هجده میلیارد و 960» میلیون تومان میشود. خب، حالا درآمد ماهیانه سازمان (اگر ماه را 30 روزه حساب کنیم) 568 میلیارد تومان میشود و اگر درآمد سالیانه را حساب کنیم به رقمی حدود 6 هزار و 800 میلیارد تومان میرسیم. در واقع تلویزیون از این کالا معادل 3,7 برابر بودجهی دولتی درآمد دارد؛ تازه ما همهی این اعداد را تقریبی در نظر گرفتهایم. اما بگذارید باز هم کمی تخفیف قائل شویم و 800 میلیارد تومان از پول را بابت اشتباهات محاسباتی در نظر بگیریم (متوجه رقم که هستید؟) تازه با کسر حقوق سالانهی کارکنان سازمان (که قبلتر گفتیم حدود دو هزار و 500 میلیارد تومان میشود) به رقم چهار هزار و 300 میلیارد تومان میرسد. در واقع این بودجهی خالصی است که صداوسیما از یک آگهی، فقط آگهی «عالیس»، احتمالا به دست میآورد. بنابراین این سازمان نه تنها کمبود بودجه ندارد که حتی برای تولید برنامه نیازمند مشارکت هم نیست و میتواند مستقل، حتی از دولت، فعالیت کند. نکتهی روشن این است که سازمان صداوسیما، نه با اتکا به آگهیهای دیگر که فقط با همین شرکت لبنیاتی سازمانی درآمدزاست. چه نتیجهای بگیریم؟ راستش موضوع روشن است؛ کمترین کارکرد سریال «گاندو» این بوده که بخشی از بودجهی سازمان صداوسیما شفاف شود؛ سازمانی که، مانع فعالیت شبکههای تلویزیونی اینترنتی میشود، مالکیت عروسکها و برنامههای محبوب را در اختیار دارد و بدون هیچ توضیحی به مردم برنامههایی را از آنتن حذف میکند و آنتن را به برنامههای دیگری میدهد. دستکم در یک مورد ناچار است شفاف عمل کند. از طرف دیگر همه متوجه میشوند که دولت چطور از ظرفیت مالیاش برای حمایت از برنامهسازی و تولید فیلم و سریال استفاده میکند. شفافسازی هر دوی اینها مهم است؛ آنهم در این روزگار که فشار اقتصادی امان همه را بریده است. توئیتهای سخنگوی دولت 1 در فضای سیاستزده غیراخلاقی، این بار پرداخت بودجه صداوسیما از سوی دولت را به مسائل پیشپاافتاده مرتبط کردهاند. دولت، بودجه رسانهی ملی را با همهی محدودیتهای خود فراهم میکند و هرگز حقوق و دستمزد کارکنان خدوم و زحمتکش این دستگاه مهم را فدای سوگیریهای معدودی نمیکند. 2 در طی مذاکره با آقای پورمحمدی معاون سازمان برنامه و بودجه مشخص شد؛ هنوز بودجه تعداد زیادی از دستگاهها تخصیص نیافته است و تا پایان ماه تخصیص همه دستگاهها از جمله صداوسیما صادر خواهد شد. در ضمن بودجهریزی عملیاتی و تخصیص مبتنی بر عملکرد شامل همهی دستگاهها میشود.
http://www.gilan-online.ir/fa/News/105889/چه-کسی-پول-تلویزیون-را-می-دهد؟
|