چاپ

گیلان آنلاین - روزنامه سوال جواب در شماره دوشنبه 18 دی ماه، مطلبی در قسمت یادداشت امروز با عنوان سریال جایزه شبکه باران و تبلیغاتی که جواب نمی دهد! به قلم ناصر جیرانی منتشر کرده است.
دنیای تجارت در ابعاد مختلف، دنیای پیچیده ای است و امروزه تبلیغات در عرصه تجارت حرف اول را می زند؛ آمارها نشان داده مشتریان درهنگام خرید کالا از فروشگاه ها معمولا محصولی را انتخاب می کنند که با آن آشنا هستند و رسانه ها نقش مهمی در آشنا ساختن مشتری با محصول دارند؛ راستش من و همکارم همیشه بر سر این مسایل حرف داریم که هیچ رسانه ای مانند تلویزیون فرصت ایده آل برای انتقال پیام به مخاطبان خود را ندارد و بعضی از سریال های ایرانی که معرفی یک برند و محصول ایرانی را برعهده دارند، گاهی خوش ساخت نیستند و گاهی بن مایه داستانی آنها نگاه ها را جذب نمی کنند.
بگذریم از تعریف و حاشیه سازی، اصولا تفاوت یک کار خوب و بد در ساختار نمایشی پدیدار می گردد و به قول همکارم معمولا زایش داستان از چند حالت بیرون نیست یا سوژه از ذهن نویسنده می جوشد یا این که داستان در یک فرایند کوششی بسته می شود که اراده گرایانه است و این نوع داستان های جدی تر و واقعی تر خواهند بود البته بعضی از نویسندگان از میان خواب های یادداشت شده خود یکی را که قابلیت گسترش داستانی دارد، بر می گزینند و ملات و مصالح روایتی آن را بیشتر می کنند و به حالت فیلم یا سریال در می آورند و با همه مسایل زندگی هم ارتباط مستقیم دارد و شرایط تبلیغ و معرفی یک کالا نیز در قصه فراهم می گردد.
حال دروغ چرا ، خیلی اهل تماشای مجموعه های تلویزیونی نیستم، اما برنامه های شبکه باران را کم و بیش می بینم و شاید در اینجا بد نباشد از دومین سری مجموعه نمایشی جایزه یادی کنم که با مشارکت شهر فرش ایران دوباره به خانه گیلانی ها آمده است؛ لابد یعضی از شما همانند من به تماشای جایزه نشسته اید و با برخی از چهره های آن آشنا هستید.
جالب این که سریال نمایشی جایزه در همان ابتدای کار به اختلاف دو خانواده می پردازد که برای تهیه غذا و تاکیدا طبخ خورش با هم دعوا و مرافعه دارند و داستان در ساده ترین شکل ممکن جان می گیرد و خانواده در برگزاری مراسم یادمان عزیز از دست رفته به تفاهم نمی رسند و بدین ترتیب دغدغه های یک جامعه، یک فرهنگ در کار نمایشی برجسته می گردد و قابل تامل این که جایزه با حاشیه پردازی تمایل نویسنده و کارگردان سریال را در بزرگنمایی این ماجرا نشان می دهد ماجرایی که ممکن است کمتر در خانواده های گیلانی رخ دهد؛ شاید هم در تقویم زندگی ما این حکایت صورت منفی یافته، شاید هم نه! لیکن سوژه ای دل نشین نیست و این نوع سوژه ها کارکردی نوآورانه و محصولی نو و بدیع نخواهند داشت و از آنجایی که آثار فاخری از کارگردان صاحب نام جایزه در سیمای گیلان به ثبت رسیده، لذا انتظار بینندگان در راستای تماشای کارهای تاثیرگذارتر فزونی یافته و امیدا دارند سریال جایزه ، مثل نقش و نگار یک فرش قشنگ روایت شود و دارای تاروپود منسجم تری باشد به هر ترتیب تبلیغات گاهی خوب جواب نمی دهد، اما توصیه ما این است جایزه را ببینید!