نسیم گیلان
بي فرهنگي زيست محيطي تا کي؟!
يکشنبه 20 فروردين 1396 - 11:38:02 AM
ايرنا
گيلان انلاين- هرچقدر به واژه هاي فرهنگ و تمدن و توسعه و پيشرفت فکر مي کنم، همش به خودم نهيب مي زنم که احتمالا معناي ديگري را بايد از اين عبارات جستجو کرد و همه آنچه که تاکنون در اين باره مطالعه و آموخته ام به احتمال فراوان اشتباه بوده است! از کلي گويي که بخواهم بگذرم و اصل ماجرا را برايتان شرح دهم بايد يک راست رفت سر وقت زباله و زباله و زباله که اين روزها و خصوصا در استان گل و بلبل، فرهنگي و متمدن خودمان گيلان داريم در آن مدفون مي شويم!
آخر چطور ممکن است، اين همه تبليغات مي شود، اين همه گفته مي شود، اين همه رسانه ها و مطبوعات و ... (از روزنامه ها گرفته تا ساير رسانه هاي مدل جديد مثل تلگرام که اين يکي خوشبختانه همه مردم را به خود مشغول کرده و همه مشغول کپي کردن مطالب زيبا و ارسال آن براي همديگر هستند و دريغ از کمي توجه و مراعات آنها از سوي خودمان) در خصوص توجه به معضلات زيست محيطي، توليد زباله و عدم پراکندن آن در اطراف و اکناف محيط زندگي خودمان مي نويسيم اما متاسفانه انگار نه انگار! چه تمناي محالي، چه روياهاي سراب گونه اي! هر روز بدتر از ديروز! زباله همه جا به چشم مي خورد و انگار ما اصلا بدنيا آمده ايم که زباله توليد کنيم و محيط زيست را به آلودگي بکشانيم!
به هر کجا نظر بيافکنيم، آت و آشغال و زباله هاي جور واجور مشاهده مي شود. اصلاً هر جا که مي رويم زباله هم با ما هست و انگار عين مرگ، گريزي از آن نخواهد بود!
در جاي جاي شهر که زباله ها انباشته شده و شهرداري چي ها هم به بدترين شکل ممکن به جمع آوري آن از کوچه و خيابان ها اقدام مي کنند و امکان ندارد محتواي محفظه مشبک و فلزي کنار ساختمان ها که زباله هاي آن از سوي ماموران حمل زباله جمع آوري مي شوند به درستي تخليه شوند و کارگران کارشان را به خوبي انجام دهند!
باور بفرماييد به جاي جمع آوري زباله بيشتر زباله پراکني است و از اول تا آخر کوچه به وضع فجيعي زباله هاي شهري از سر و کول مردم بالا مي رود، يعني اگر 2 بسته زباله به درون خاور حمل زباله انداخته شود يکي هم حتما در کف خيابان ولو خواهد شد و ماشين هاي حمل مکانيزه زباله نيز شيرابه اش کيلومترها بر روي آسفالت کوچه ها ريخته مي شود و بوي نامطبوع آن متاسفانه فضاي شهري را براي چند روز به گند مي کشد!
شهردار ما هم انگار در خواب است و هرگز اين چيزها را نه ديده، نه از کسي شنيده و دريغ از يک برنامه ريزي جامع و هدفمند در زمينه جمع آوري زباله هاي شهري که متاسفانه مصيبتي براي شهروندان و صد البته مردم سراوان شده است!
از شهر که خارج شويم، وضع روستاها هم چيزي شبيه فاجعه است و زباله هايي که براي چند روز در يکجا دپو شده تا به محيط ديگري براي امحاء حمل شود، بخش اعظم آن توسط دوره گردها و کهنه فروش ها و حتي حيوانات در محيط پراکنده مي شوند که ديگر کسي هرگز مسئول جمع آوري آن نبوده و نخواهد بود!
اين وضعيت در ساير مکان ها هم کمتر از شهر و روستا نيست، کوه، جنگل، دشت و دريا و ... مثل اينکه همه جا بايد زباله بوده و جز لاينفک زندگي ما باشد که البته هست و خوبش هم است!
طرف توي ورزشگاه، توي سينما و در هر محيطي و حتي به خودروي شخصي خود هم رحم نمي کند و همينجور زباله ها را نشر مي دهد! و البته برخي ها به ماشين هاي خود رحم مي کنند و زحمت مي کشند و زباله ها را از خودروي در حال حرکت به بيرون پرت مي کنند و اصلا مهم نيست که اين پرت کردن (حالا هر چيز) در شهر باشد، بيرون شهر باشد در حال سبقت باشد توي سر راننده ديگر باشد و ...
آقا بي خيال، اصلاً ما روزنامه نگارها به چه چيزهاي بي خودي مي پردازيم، توي اين مملکت اين همه مشکلات اقتصادي، بيکاري و ... وجود دارد بعد ما وقت گذاشتيم و داريم در مورد زباله و فرهنگ و «بي فرهنگي زيست محيطي» (چه جمله شيک و زيبا و اتوکشيده اي) مي نويسيم!

http://www.gilan-online.ir/fa/News/4587/بي-فرهنگي-زيست-محيطي-تا-کي؟!
بستن   چاپ