نسیم گیلان
خروج از نگاه دلال مأبانه به بازيگري/ هنر گيلان متولي خوب ندارد
سه شنبه 9 خرداد 1396 - 12:47:53 PM
مهر
گيلان انلاين- خروج آموزش رشته هاي هنري از حالت آکادميک به آموزشگاهي، هرچند شرايط تحصيل در رشته هاي هنري را به ويژه در هنرهاي نمايشي تسهيل کرد و از اين ميان بازيگران خوب و مستعدي نيز به دنياي نمايش معرفي شد که امروزه از بازيگران به نام کشور هستند اما، توسعه آموزشگاه هاي هنري به ويژه آموزشگاه هاي بازيگري در سطح کشور و در استان گيلان، تبعاتي را به دنبال داشته که از مهمترين آن مي توان به ناديده گرفته شدن نسل مستعدي از بازيگران استاني وکوچ آنها به مرکز اشاره کرد.

در اين راستا، لزوم آموزش در دنياي بازيگري، نقش آموزش در پيشرفت فضاي حرفه اي در استان وبه تبع آن رشد مولفه هاي فرهنگي در آثار نمايشي صحنه اي و تلويزيوني گيلان، دستمايه ميزگردي شد که در آن از نظرات «سهيلا اخلاقي» -از بازيگران مطرح تلويزيون گيلان- و «داريوش علي نژاد» - بازيگر تأتر و تلويزيون گيلان و کارشناس ارشد هنرهاي نمايشي- در اين باره مطلع شديم.

هرچند بارها عنوان شده که شهر رشت دروازه ورود تأتر به کشور بوده و اولين نمايش در ايران به طور رسمي در اين شهر به روي صحنه رفته ولي، اين روزها اخبار خوبي از صحنه هاي نمايشي شهر به گوش نمي رسد و خيلي از هنرمندان مستعد استان به خارج از گيلان به ويژه مرکز کوچ کرده اند. اين سير نزولي از روزهاي درخشش تأتر استان تا به امروز را چگونه مي توان توصيف کرد؟

علي نژاد: خيلي نمي خواهم به عقب برگردم و ترجيح مي دهم همين بازه 15- 20 ساله اخير را بررسي کنم يعني از همان سال هاي 72 تا 78 که گروه فيلم سريال شبکه استاني گيلان موسوم به باران راه اندازي شد.

در آن سال ها نيروهاي بازيگري مستعدي در تأتر گيلان فعاليت مي کردند که ماحصل انسجام آنها، تشکيل گروه فيلم و سريال شد و در همان سال ها توليدات بسيار خوبي که عموما از محبوبيت بسيار زيادي در بين مخاطبان استاني برخوردار بودند را به منصه ظهور رساند.

اين افراد هرچند صنف مشخصي براي بازيگري تأتر نداشتند اما قوانين نانوشته اي در ميانشان حاکم بود که امروز نبود اين قوانين، هرکدام از همان افراد رابه سرنوشتي ناخوشايند مبتلا کرده است.

به بيان بهتر نبود صنف بازيگري ويا همان به قول خودتان قوانين نانوشته سبب شده تا امروز از روزهاي اوج فاصله بگيريم؟

علي نژاد: ببينيد فاصله گرفتن از روزهاي اوج معلول يک علت نيست و مجموعه اي از عوامل در اين اتفاق دخيل هستند اما شايد بتوان دو عامل مهم را در اين اتفاق بيشتر مورد توجه قرار داد. اولي نبود صنفي مشخص و يا قوانين نانوشته بين فردي و دومي به بيراهه کشيده شدن بحث آموزش در اين رشته.

اخلاقي: شايد بحث آموزش خيلي جدي تراز گزينه اول هم باشد چرا که امروز خيلي از بازيگراني که پا به عرصه مي گذارند، با فضاي آموزشي شاگرد واستادي قديم بيگانه هستند.

يعني آموزشگاه ها نتوانسته اند اين حس شاگرد و استادي را به بازيگران نوپا القا کنند؟

اخلاقي: توجه داشته باشيد که اساس آموزش در رشته هاي هنري، شاگرد و استادي است. يعني هنرجويي وقتي اصول اوليه کار را ياد مي گرفت، تازه وارد مرحله اي مي شد که از بزرگان هنر نکات فني تري را ياد مي گرفت تا در اصطلاح هنرش پخته و جا افتاده شود و در اثر تکرار و تمرين نيز به نکات مهم تري دست پيدا مي کرد ولي امروزه اين فضا عوض شده و شرايط به نحوي است که بازيگر در همان اول راه و به محض يادگرفتن اصول اوليه، خود را هنرمندي تمام تلقي مي کند.

علي نژاد: البته به نظر من بخش اعظمي از رسيدن به اين حس توسط هنرجويان تازه کار، نشأت گرفته از فضاي آموزشي موجود است.

با اين تفاسير عملکرد آموزشگاه هاي بازيگري را نمي توان خيلي راضي کننده دانست. همين طور است؟

اخلاقي: ببينيد مشکل هنر در استان ما آموزشگاه هاي هنري نيستند. مشکل ما نداشتن متولي خوب براي فرهنگ است. متأسفانه در حال حاضر آموزشگاه هاي هنري به ويژه بازيگري به صورت يک اپيدمي رو به رشد در آمده اند و همه به دنبال شرايط کاري بهتر هستند اما درنهايت خروجي کار رضايت بخش نيست.آموزش ها شتاب زده شده و هنرجوها از گرد راه نرسيده مي خواهند ستاره شوند و اين تب و تاب، جايي براي بهره گيري ازتجربه پيشکسوتان را باقي نمي گذارد.

اخلاقي: آموزش ها شتاب زده شده و هنرجوها از گرد راه نرسيده مي خواهند ستاره شوند و اين تب و تاب، جايي براي بهره گيري ازتجربه پيشکسوتان را باقي نمي گذاردعلي نژاد: شايد بتوان گفت آموزشگاه ها بيشتر از آنکه بر مبناي آموزش صرف جلو رفته و در کنار آموزش هاي فني، يک سري آموزش هاي اخلاقي را نيز به هنرجوها ارائه دهند، تنها به محلي براي گرفتن شهريه و ارائه دهنده يک سري اصول اوليه بازيگري تبديل شده اند- هرچند که همين آموزش هاي اوليه هم جاي تأمل دارد- که هنرجو را به اين باور مي رساند که بعد از اتمام دوره هاي بازيگري در آموزشگاه، مي تواند در عرصه نمايش قدم بگذارد.

اخلاقي: البته تجربه هم نشان داده که همينطور است و استفاده بسياري ازتهيه کنندگان و کارگردانان در عرصه هنرهاي نمايشي از بازيگران نوپا، مويد اين مطلب است.

خوب اگر قرار بر استفاده از بازيگران نوپا نباشد که جايي براي عرض اندام استعدادهاي جوان وجود نخواهد داشت!

علي نژاد: ببينيد بحث اصلا برسر ورود کردن يا نکردن بازيگران نوپا نيست چرا که همه پيشکسوتان امروز، بازيگران نوپاي ديروز بوده اند. بلکه بحث بر سر نحوه ورود کردن به اين عرصه است.

اخلاقي: جاي هيچ شکي براي ضرورت بحث آموزش وجود ندارد و به طور حتم يک هنرپيشه آموزش ديده ولو به صورت غير آکادميک، بسيار بهتر از بازيگر آموزش نديده است ولي همانطور که آقاي علي نژاد هم گفت، نحوه آموزش، فراغت از آموزش و ورود به دنياي بازيگري است که اين روزها مسأله ساز شده و به شخصه مطمئن هستم اگر قرار بر ادامه اين روند باشد، ديگر جايي براي حضور پيشکسوتان در عرصه هنرهاي نمايشي استان نخواهد بود.

مي توان اينطور استنباط کرد که صحبت هاي شما زير سوال بردن عملکرد آموزشگاه هاي بازيگري است؟

علي نژاد: شايد اگر واژه نقد را به کار ببريم بهتر باشد چرا که همين آموزشگاه هاي بازيگري در سطح استان به ويژه شهر رشت، بازيگران خوبي را هم به عرصه نمايش استان و حتي کشور تحويل داده اند ولي شايد بهتر باشد نقبي به صحبت هاي اوليه خانم اخلاقي بزنيم که نبود متولي خوب براي هنر استان سبب شده تا ظرفيت خوبي مثل آموزشگاه هاي بازيگري، به اين سمت و سو بروند و خروجي مناسب نداشته باشند.

در حال حاضر نبود نظارت کافي بر دستمزد بازيگران، معضلي بزرگتر محسوب مي شود که در پيوند با خروجي آموزشگاه ها، به اتفاقي ناخوشايند در تأتر استان تبديل شده است.

علي نژاد: نبود نظارت کافي بر دستمزد بازيگران، معضلي بزرگتر محسوب مي شود که در پيوند با خروجي آموزشگاه ها، به اتفاقي ناخوشايند در تأتر استان تبديل شده استبگذاريد کمي واضح تر بگويم به عبارتي سيل عظيم هنرجويان فارغ التحصيل از آموزشگاه هاي بازيگري که به عشق حضور در عرصه هاي نمايشي- چه سينما و چه تلويزيون- به ميدان آمده اند، سبب شده تا هزينه هنرپيشه کم کم از ليست توليد حذف شود. چرا که مثل قبل بازيگر کسي نيست که براي حضورش در يک اثر نمايشي دستمزد دريافت کند بلکه به کسي تبديل شده که بايد برود در آموزشگاه ها پول بدهد، دوره ببيند و از طريق همين آموزشگاه ها و البته با دستمزدهايي بسيار پايين تر از عرف موجود، در يک اثر نمايشي به ايفاي نقش بپردازد.

اخلاقي: و اينجاست که ديگر جايي براي پيشکسوت خاک صحنه خورده اي که نمي تواند با دستمزدهاي پايين کار کند، در عرصه نمايش باقي نمي ماند.

ببينيد همواره پيشکسوتان و نيروهاي تازه کار در کنار هم بوده که معنا پيدا کرده اند چرا که مخاطب در عين حال که بازي پخته قديمي ترها را دوست دارد، از چهره هاي جديد هم استقبال مي کند ولي وقتي چهارچوب ها از هم پاشيده شده و جاي يک گروه با ديگري پر مي شود، مخاطب ريزش کرده و ديگر جذابيتي باقي نمي ماند تا از طريق آن به انتقال فرهنگ پرداخت.

بياييد به يک جمع بندي نهايي برسيم.در حال حاضر اين مشکلات به وجود آمده و شايد بتوان گفت تا حد زيادي هم ريشه دوانده اما حل آن دور از ذهن به نظر نمي رسد. راهکاري مي توان براي اين مهم ارائه داد؟

علي نژاد: نگاه دلال مأبانه به فرهنگ و هنر بزرگترين آفت اين عرصه است و تا زماني که اين نگاه حاکم باشد، راه به جايي نخواهيم برد. هرچند که شايد بتوان اميدوار بود به همت خود اهالي فرهنگ و هنر کاري از پيش برد ولي تا زماني که نگاه اقتصادي بر فرهنگ پررنگ تر از نگاه اجتماعي باشد، اوضاع همين است و نحوه ورود به اين حرفه بايد به اصل خود باز گردد.

اخلاقي: نبود انسجام کافي در اهالي هنر گيلان بزرگترين آسيبي است که طي سال هاي متمادي دامن فرهنگ و هنر استان را گرفته است. به ظاهر همه چيز تخصصي شده ولي خروجي ها آن چيزي نيست که بايد باشد و به جرأت مي توان گفت مشکلات فرهنگي چيره شده بر هنر گيلان، بسيار بيشتر از مشکلات اقتصادي و عدم حمايت مسئولان از هنرمندان است.

شايد بهتر باشد براي اينکه تحولي بزرگ در اين عرصه به وجود بيايد، هرکسي از خودش شروع کند و در اين ميان وظيفه بزرگترها بسيار سخت است چرا که اگر بزرگترها تغيير کنند، کل جامعه هنري نيز تغيير خواهد کرد.


http://www.gilan-online.ir/fa/News/4868/خروج-از-نگاه-دلال-مأبانه-به-بازيگري--هنر-گيلان-متولي-خوب-ندارد
بستن   چاپ