نسیم گیلان
یک بستر و دو رویا
پنجشنبه 30 خرداد 1398 - 13:08:43
نسیم گیلان -
یک بستر و دو رویا
٣٧
٠
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
عباس عبدی/ اهمیت این قتل به نحوی بود که رسانه‌ها تمام‌قد به میدان آمدند. دوباره موضوع رعایت حریم خصوصی مطرح شد. پیش از ورود به بحث عملکرد رسانه‌ها چند نکته را باید متذکر شد؛ اول اینکه بعید است کسی مدعی شود که عملکرد همه رسانه‌ها را در موضوع رصد کرده است. بنابراین باید رفتار رسانه‌های مهم و مشهورتر را ملاک داوری قرار داد. نکته دوم این است که حوزه خصوصی و ضرورت رعایت حریم آن را شاید بتوان به لحاظ نظری بحث کرد ولی در کنار بحث نظری، عرف عملی و رایج رسانه‌هاست که باید مبنای داوری قرار گیرد. البته این عرف را نباید چنان گسترده گرفت که هیچ محدودیتی در آن قائل نشد. در این باره حتی نادیده گرفتن مواد قانونی نیز قابل فهم است. برای مثال عدم انتشار اسامی یا تصاویر متهمان اگرچه در متن قانون است ولی اجرای آن درباره افراد مشهور غیرممکن است مثلا چگونه می‌توان به جای محمدعلی نجفی نوشت م.ع.ن. شهردار اسبق تهران، وزیر فلان و بهمان! یا عکس او را شطرنجی کرد! این قانون اگرچه درست است ولی برای افراد مشهور کارایی ندارد و اجرای آن مسخره می‌شود، زیرا افراد مشهور با حضور در عرصه عمومی پیشاپیش خود را از شمول این موارد محروم کرده‌اند. رعایت آن مواد قانونی عملی نیست، نه اینکه کسی نخواهد انجام دهد. اهمیت این اخبار مربوط به این است که چه کسی مرتکب آن شده، والا کشته شدن زن به دست شوهر یا برعکس که جزو اخبار شایع است و هر هفته می‌توان نمونه‌هایی از آن را دید. بنابراین برخی افراد به صورت قرارداد، پیش‌تر بخش مهمی از حوزه خصوصی خود را عمومی کرده‌اند. مثلا به ما ربطی ندارد که چه کسی معتاد است یا به بیماری ایدز یا هپاتیت دچار است. ولی به زن و مردی که می‌خواهند ازدواج کنند، مربوط است که از وضع طرف مقابل اطلاع داشته باشند و با اطلاع از وضع یکدیگر با هم ازدواج کنند. کسی نمی‌تواند بگوید اینها حوزه خصوصی من است و نباید سوال کنید. برای حضور افراد در مقامات سیاسی نیز این قاعده وجود دارد. کسی که می‌خواهد رییس‌جمهور، وزیر یا شهردار شهری چون تهران یا نماینده شود، به صورت پیش‌فرض در ذهن مردم است که برخی ویژگی‌ها را داشته یا نداشته باشد. بنابراین حضور رسانه‌ها در این حوزه‌ها در حد متعارف ایرادی ندارد و عدم حضور نیز در عمل ممکن نیست.
با این مقدمه برداشت بنده این است که رسانه‌های اصلی از حیث کلی خطوط اخلاقی را رد نکرده‌اند، هر چند حتما موارد جزیی وجود داشته است. حتی اعتراض به صداوسیما نیز از زاویه دیگر است. در واقع صداوسیما بازنده اصلی این موج رسانه‌ای بود، زیرا مشکل آن نه در اصل انتشار این اخبار بلکه استفاده از رانت اطلاع‌رسانی انحصاری و نیز تبعیض خبری این رسانه است. مردم را نمی‌توان ابله فرض کرد و درباره نجفی لحظه به لحظه خبر داد ولی موارد دیگری که در همان زمان رخ داده را در قالب خبری با سوگیری شدید منتشر کرد یا حتی مسکوت گذاشت. در واقع صداوسیما دنبال فرصتی است که خود را بازسازی کند، ولی چون دانش و نگاه رسانه‌ای ندارد، به صورت موردی و تاکتیکی دنبال سوژه می‌گردد و به جای بازسازی، «خود تخریبی» بیشتری انجام می‌دهد، آنچنان در این مسیر بی‌محابا می‌تازند که در نهایت مقامات عالی جلوی‌شان را می‌گیرند! والا مثل اسب چموش وارد پرتگاه هم می‌شوند. تلویزیونی که انواع و اقسام خبرهای آن طرف را مسکوت می‌گذارد و حتی لاپوشانی می‌کند، چگونه ممکن است که در این باره، لحظه‌به‌لحظه خبررسانی کند؟
با همه اینها می‌توانیم، بگوییم که فضای رسانه‌ای ایران هنوز تجربه کافی برای ورود بی‌طرفانه به این‌گونه حوادث را ندارد و این ناشی از فقدان رسانه‌های مستقل و بی‌طرف و نیز فقدان رسانه‌های حرفه‌ای است. البته همه اینها نسبی است.
در پایان توصیه‌ خیرخواهانه‌ای را هم به خانواده مقتول کنم. دختر شما کشته شده است. حرف‌هایی هم زده می‌شود که حتما برای شما خوشایند نیست. ولی به نظر می‌رسد که با توجه به جمیع احوال هم به لحاظ اجتماعی و سیاسی و هم به لحاظ خانوادگی بهتر است به شرط عذرخواهی با رضایت مساله را حل کرد. باید پذیرفت که خانم استاد هم در این ماجرا بی‌نقش نبوده است هر چند این نقش مجوزی برای کشته شدن نیست. همین کافی است که خانواده و صاحبان خون با درایت و حتی پیش از آغاز دادگاه با وکلای آقای نجفی به توافق برسند و ماجرا خاتمه داده شود. موقعیت آقای نجفی با یک فرد عادی فرق می‌کند او با همین شرایط هم فشار سنگینی را تا سال‌ها تحمل خواهد کرد.

http://www.gilan-online.ir/fa/News/99631/یک-بستر-و-دو-رویا
بستن   چاپ