گيلان انلاين- خبرگزاري ايسنا گفتگويي با دکتر امير محبيان، مديرعامل خبرگزاري آريا انجام داده که بازنشر آن را در ادامه مي خوانيد:
فعال سياسي و تئوري‌پرداز اصولگرا مي‌گويد که در حال حاضر سناريوي حمايت از حسن روحاني از دستور کار اصولگرايان خارج شده و در عين حال معتقد است، از بين گزينه‌هاي مطرح اصولگرا، محمدباقر قاليباف موقعيت خوبي دارد چون شناخته شده‌تر و باسابقه‌تر است.
امير محبيان خود را از منتقدان سناريوي حمايت از حسن روحاني معرفي کرده و تاکيد مي‌کند که اصولگرايان بايد هويت مستقل خود را حفظ کنند چون اختلافات جدي بين آنها واصلاح‌طلبان وجود دارد و نمي‌توانند روي يک فرد و استراتژي‌مشترک توافق کنند.
او در عين حال معتقد است پيروزي حسن روحاني در انتخابات 92 مرهون اختلاف اصولگرايان بود و مردم ترسيده بودند و مي‌گفتند که جليلي، احمدي‌نژاد دوم است. محبيان مي گويد که اگر سعيد جليلي نمي‌آمد، بحث مذاکرات هسته‌اي بحث اصلي نمي‌شد و نقطه برتري روحاني هم همين موضوع بود. در آن شرايط درصدي از آراي جليلي به سمت قاليباف مي‌رفت و شايد انتخابات به دور دوم کشيده مي‌شد.
 دبير کل حزب نوانديشان اسلامي، معتقد است که احمدي‌نژاد مي توانست بين خود و حسن روحاني فضاي دوقطبي ايجاد کند و در آن زمان شرايط براي اصولگرايان دشوار مي‌شد چون بايد بين احمدي‌نژاد و روحاني يکي را انتخاب مي‌کردند اما اکنون که او به توصيه مقام معظم رهبري به عرصه انتخابات رياست‌جمهوري ورود نمي کند، محبيان مي‌گويد: ممکن است احمدي نژادبراي انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا برنامه‌ريزي کند.
اين فعال سياسي و استاد دانشگاه تاکيد مي کند که در حال حاضر کانديداي صددرصد اصلاح‌طلب، به هر دليلي امکان حضور در انتخابات رياست‌جمهوري را ندارد و به دليل اينکه شوراي نگهبان در انتخابات شوراها نقش ويژه اي ايفا نمي‌کند، اصلاح‌طلبان امکان مانور بيشتري در آن را دارند و مي خواهند از اين فرصت براي ايجاد يک پايگاه براي ارتباط با افکار عمومي استفاده کنند.
محبيان  پذيرش نقش مرجعيت و داوري جاعتين را نيز توسط همه گروه‌ها و شخصيت هاي اصولگرا مورد تاکيد قرار داده و مي گويد که در برخي موارد جبهه پايداري خود را در سطح جامعتين ديده است. او مي گويد که به جبهه پايداري از نظر عملکردي انتقاداتي وارد است چون آنها در دوره اي  سعي کردند باج بگيرد و بازي را بهم بزند که به ضرر اصولگرايان تمام شده است.

 احمدي‌نژاد مي‌توانست بين خود و حسن روحاني فضاي دوقطبي ايجاد کند و شرايط اصولگرايان دشوار مي‌شد
اميرمحبيان در گفت‌وگوي تفصيلي با ايسنا، ابتدا در ارزيابي خود از آرايش سياسي جناح‌هاي مختلف براي حضور در انتخابات رياست جمهوري دوازدهم، گفت: اگر ما انتخابات پيش رو را به دوران پيش از انصراف آقاي احمدي نژاد و بعد از آن تقسيم کنيم، ميبينيم پيش از آن بحث بر اين بود که با توجه به ظرفيتي که آقاي احمدي نژاد در بخشي از بدنه نيروهاي انقلابي ايجاد کرده، اين امکان وجود دارد که به عنوان يک رئيس جمهور که دو دوره در اين کشور اين مسئوليت را بر عهده داشته، فضاي دوقطبي بين خود و آقاي روحاني درست کند.
وي ادامه داد: در اين شرايط او مي‌توانست اصولگرايان را در اين موقعيت قرار دهد که بين او و آقاي روحاني يکي را انتخاب کنند. طبيعتاً وضعيت اصولگرايان در اين شرايط وضعيت دشواري مي‌شد اما در حال حاضر و بعد از اينکه مقام معظم رهبري توصيه اي را به عنوان يک آگاه به تمام شرايط سياسي به ايشان دادند و فرمودند که مصلحت نيست در عرصه انتخابات حضور پيدا کند چون فضاي نيروهاي انقلابي دوقطبي مي‌شود، شاهد کنار رفتن آقاي احمدي نژاد بوديم.
اين فعال سياسي اصولگرا با بيان اينکه "اکنون در شرايط جديدي قرار گرفته‌ايم"، تصريح کرد: طبيعتاً اصولگرايان در اولين تحليل خود بايد مشخص کنند که آقاي روحاني را که چهره ثابت اين انتخابات است به عنوان کانديداي خود مي‌پذيرند يا نمي‌پذيرند. در اين رابطه دو ديدگاه وجود دارد؛ يکي معتقد است که به هر حال آقاي روحاني اصلاح‌طلب محسوب نمي‌شود و عضو جامعه روحانيت مبارز است پس مي‌تواند در زمره يکي از کانديداهاي جريان اصولگرا قرار بگيرد اما بعد از تعاملاتي که صورت گرفت ظاهراً ‌اين ديدگاه نظر غالب در جريان اصولگرايي نبوده و اصولگرايان به اين نتيجه رسيدند که کانديداي مستقل و مرتبط با خود را داشته باشد.

 موضع اصولگرايان با حسن روحاني موضع تنازع نيست
محبيان تاکيد کرد: البته اصولگرايان طبيعتاً بعد از اعلام نظرات مقام معظم رهبري پيرامون آقاي احمدي نژاد، کشور را به سوي فضاي دوقطبي بردن را مصلحت نمي‌دانند و طبيعتاً اگر کانديدايي معرفي کنند به معناي اين نيست که مي خواهند فضاي دوقطبي و کنتراست با آقاي روحاني ايجاد کنند، بلکه فقط نظرات خاص خود را ارائه خواهد کرد.
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي با تأکيد بر اينکه "موضع اصولگرايان با حسن روحاني موضع تنازع نيست"، افزود: براي اينکه به انتخاب يک کانديداي واحد از جريان اصولگرايي برسيم ابتدا بايد ساختار موجود اين طيف مورد تحليل قرار بگيرد و در تحليلي که صورت مي‌گيرد نهايتاً مشخص شود مکانيسم مرجعيت و داوري در جريان اصولگرايي چه خواهد بود.

 اکثريت اصولگرايان مرجعيت و داوري جامعتين را پذيرفته‌اند
وي ادامه داد: پيش از اين ديديم شکل گرفتن مثلث ايثارگران، موتلفه و جبهه پايداري به نتيجه نرسيد، آن زمان بحث بر اين بود که سه فقيه نظر دهند و بعد از آن قرار شد ملاک جامعتين و آقاي مصباح باشند که باز هم به نتيجه نرسيد. اما اکنون به نظر مي‌رسد اکثريت جريان اصولگرايي و بخش اعظم آنها مرجعيت و داوري جامعتين را پذيرفته است. يعني قرار است که جامعه روحانيت و جامعه مدرسين به عنوان محور در جريان اصولگرا نقش فعال‌تري داشته باشند.
اين فعال سياسي اصولگرا، تأکيد کرد: اين محور دو وظيفه مديريت و داوري را بر عهده دارد. يعني ابتدا دعوت از اصولگرايان و گرايش‌هاي مختلفي که در آن چهره‌هاي شاخص و احزاب وجود دارند صورت مي گيرد که نهايتاً همه آنها را حول يک محور و چارچوب گرد يکديگر مي‌آورد و در اينجا مشخص مي‌شود چه کساني اين محوريت را قبول داشته و چه کساني قبول ندارند.
وي همچنين اظهار کرد: بعد از برگزاري اين نشست احتمالاً يک شورا يا کميته اجرايي و هيأت رئيسه شکل خواهد گرفت که وظيفه ايجاد هماهنگي بين جريان‌هاي اصولگرا و کانديداهاي مطرح را بر عهده دارد و نهايتاً اگر اختلافي وجود داشت جامعتين در حکم داور به موضوع ورود پيدا مي‌کند.
محبيان يادآور شد: ممکن است در اين بين احزاب و گروه‌ها، کانديداهايي با توجه به شاخص‌هاي موجود از جانب خود مطرح کنند که با توجه به شاخص‌هايي بر مبناي قانون اساسي، صحبت‌هاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري و ساير شاخص‌هاي مديريتي چند چهره که بر روي آنها نوعي اجماع وجود دارد باقي مي‌ماند. ممکن است نهايتاً بر سر يک کانديدا توافق شود که بتواند در مقابل آقاي روحاني به عنوان کانديداي جريان اصولگرا عمل کند.
اين فعال سياسي اصولگرا در خصوص برخي مباحث مطرح شده توسط غلامرضا مصباحي مقدم مبني بر حمايت از حسن روحاني، تصريح کرد: آقاي مصباحي مقدم از اين نظر عقب ننشستند بلکه فقط يکي از گمانه‌زني‌ها و سناريوها حمايت از آقاي روحاني بود چون ما آقاي روحاني را اصلاح‌طلب محض نمي‌دانيم و ايشان فردي فعال در جريان اصولگرا بودند اما در عين حال داراي نزديکي فکري با آقاي هاشمي هستند، بنابراين ما هيچ‌گاه آقاي روحاني را خصم تلقي نمي‌کنيم. ضمن اينکه ايشان رئيس جمهور دولت نظام جمهوري اسلامي ايران است و طبيعتاً ما خوشحال مي‌شويم که دولت کارکرد مثبت داشته باشد چون اين به کارآمدي نظام مي‌افزايد.

  سناريوي حمايت از حسن روحاني از دستور کار اصولگرايان کنار گذاشته شده است
محبيان با تاکيد براينکه "موضع اصولگرايان در مقابل آقاي روحاني رقابت و عرضه خود است"، خاطرنشان کرد: تا جايي که من اطلاع دارم سناريوي حمايت از آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري پيش رو جزو گزينه‌هاي برتر نيست و عملاً در حال حاضر کنار گذاشته شده و اصولگرايان به دنبال کانديداي مستقل براي خود هستند. البته ممکن است تعدادي از چهره‌هاي اصولگرا معتقد باشند که با توجه به اينکه احتمال رأي‌آوري آقاي روحاني بالاست جريان اصولگرايي روي فرد پيروز سرمايه‌گذاري کند. اما اين ديدگاه منتقدين جدي دارد و خود من از منتقدان آن هستم. چرا که اصولگرايي بايد هويت ثابت خود را حفظ کرده و نظر و کانديداي خود را در عرصه مطرح کند.

 نمي‌توانيم روي يک فرد و استراتژي مشترک با اصلاح‌طلبان توافق کنيم چون با آنها اختلافات جدي داريم
وي همچنين تصريح کرد: وقتي ما آقاي روحاني را به عنوان کانديدا مطرح کنيم به اين معناست که ما و اصلاح‌طلبان به کانديدايي واحد رسيديم. اين در حالي است که اختلافات جدي بين ما و جريان اصلاح‌طلبي وجود دارد و نمي‌توانيم روي يک فرد و استراتژي‌هاي مشترک توافق کنيم.از دل اين اختلاف نظر است که مردم سالاري ما شکل مي گيرد. اگر اين اتفاق بيفتد پس اختلافات ما کجاست؟ پس همه چيز يک بازي مي‌شود، در حالي که اختلافات جدي است، تنازع نيست اما در سيستم حکومت‌داري و دولت‌داري بين اين دو طيف اختلاف نظر وجود دارد. همين اختلاف نظر پايش همديگر را در پي داشته و مي تواند از انحصار قدرت و فسادهاي مترتب برآن جلوگيري کند.
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي همچنين گفت: از سوي ديگر اگر ما آقاي روحاني را به عنوان کانديداي خود مورد تأييد قرار دهيم يعني کارنامه دولت آقاي روحاني پيش و پس از انتخابات را امضا و تأييد کرديم. اما آيا واقعاً چنين چيزي است و همه آنچه در دولت آقاي روحاني رخ مي‌دهد مورد تأييد اصولگرايان است؟ خير چنين چيزي نيست.

 در حال حاضر کانديداي صددرصد اصلاح‌طلب امکان حضور در انتخابات را ندارد
وي تصريح کرد: اگر اصلاح طلبان چنين امضايي انجام مي‌دهند يکي از دلايلش اين است که چاره‌اي ندارند. چون به هر دليلي کانديداي مستقل و صد در صد اصلاح‌طلب امکان حضور در انتخابات را ندارد. بنابراين، مجبور به تأييد آقاي روحاني به صورت نسبي هستند و طبعاً انتقادهاي خود را نيز مطرح مي‌کنند اما ما اگر ايشان را تأييد کنيم يعني به مردم مي‌گوييم که ايشان و برنامه‌هايشان را اصولگرا مي‌شناسيم. اما آيا واقعاً آقاي روحاني چنين تعهدي نسبت به ما دارد؟ آيا برنامه‌ها و ديدگاه‌هاي اقتصادي و سياست خارجي خود را با برنامه‌هاي ما تطبيق مي‌دهد؟ مسلماً تطبيق نمي‌دهد پس لزومي ندارد ما امضا کنيم. اگر فردا اين برنامه‌ها موفق بود باعث افتخار همه ماست و اگر موفق نبود اصولگرايان افکار عمومي هوادار خود را در اين مورد نفريفتند.
اين فعال سياسي اصولگرا در خصوص مطرح بودن نام چهره‌هاي اصولگرا همچون قاليباف،‌ جليلي و توکلي براي حضور در انتخابات، اظهار کرد: اين افراد در انتخابات‌هاي گذشته نيز سابقه کانديداتوري داشتند و باز هم مي‌توانند گزينه اصولگرايان باشند چرا که سرمايه‌گذاري در افکار عمومي روي آنها صورت گرفته و ممکن است آنها خود را مطرح کنند و حتي گزينه نهايي نيز قرار بگيرد چرا که اين افراد شاخص‌هاي مورد نظر را دارند. در عين حال از شاخص مهم جذب آرا به‌طور نسبي نيز برخوردارند.
محبيان خاطرنشان کرد: زمان ديگري ممکن است به اين نتيجه برسيم که حضور چنين کانديدايي ولو اينکه به او موضع منفي نداريم به فضاي دوقطبي دامن مي‌زند که مورد نظر رهبري و به صلاح کشور نيست. ضمن اينکه آن فرد از جهاتي مورد تأييد ما باشد.
وي همچنين تصريح کرد: کساني که احتمال حضور خود در انتخابات را رد نکردند مي‌توانند در مظان بررسي باشند اما تاکنون هيچ کانديداي برجسته‌اي نداريم که اتفاق نظري روي آن شده باشد. اما ممکن است برخي معتقد باشند که در حال حاضر آقاي قاليباف داراي ظرفيت‌هايي است، چنانچه اصلاح‌طلبان تصميم نگيرند تا دم انتخابات بيش از اين او را تخريب کنند. به هر حال ممکن است او يکي از کساني باشد که مابين گزينه‌هاي مختلف چهره باتجربه و نسبتا موفق مديريتي از لحاظ عملکرد دارد.

 پيروزي حسن روحاني در انتخابات 92 مرهون اختلاف اصولگرايان بود
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي درخصوص شانس پيروزي فردي همچون محمدباقر قاليباف در مقابل حسن روحاني، گفت: ابتدا بايد به کارنامه ايشان مراجعه و آن را بررسي کرد. البته درست است که معمولا در فضاي سياسي کشور ما در حوزه انتخابات رياست جمهوري اينگونه بوده که رييس جمهوري که دور اول انتخاب شده، در دور دوم هم به نحوي انتخاب مي‌شود. البته برخي به دلايلي معتقد هستند که شرايط آقاي روحاني به نحوي ريسکي است که يکي از دلايلش اين است که پيروزي ايشان در انتخابات رياست جمهوري 92 محصول نوعي اختلاف در جريان اصولگرايي بود و اين اختلاف و حضور آقاي جليلي باعث شد فضايي دو قطبي بين آقاي جليلي و آقاي روحاني شکل بگيرد و آقاي روحاني برجستگي پيدا کند.
*سال 92 مردم ترسيدند و مي‌گفتند جليلي، احمدي‌نژاد دوم است
محبيان ادامه داد: اين در حالي بود که ترسي ايجاد شد و بعضا ميگفتند آقاي جليلي، آقاي احمدي نژاد دوم است. در عين حال اصلاح‌طلبان روي آقاي روحاني تجميع کردند. از سوي ديگر آقاي روحاني مذاکرات هسته اي را عملا به عنوان بحثي محوري در دوران تبليغات انتخاباتي مطرح کرد و همين باعث برجستگي بيشتر آقاي روحاني شد و همين افکار عمومي را به اين نتيجه رساند که يک ديدگاه اصولگرايان هستند که ميخواهند کشور را به سمت جنگ ببرند و ديدگاه ديگر ميخواهد مسائل را با گفتگو حل کند.
اين فعال سياسي با بيان اينکه "آقاي روحاني در سال 92 فقط با حدود ٣٠٠هزار راي بيشتر از حد نصاب در دور اول در انتخابات پيروز شد"، افزود: اگر آقاي جليلي نمي آمد بحث مذاکرات هسته‌اي بحث اصلي نمي‌شد و نقطه برتري آقاي روحاني هم همين بود. از سوي ديگر اگر فقط آقاي قاليباف در رقابت حضورداشت فقط مباحث مديريتي مطرح مي شد و آن موقع ممکن بود اصلا آقاي عارف موقعيت بهتري پيدا کند. در آن شرايط درصدي از آراي آقاي جليلي نيز به سمت آقاي قاليباف مي‌آمد و تفاوت 200 و خورده اي هزار راي کمتر شده و انتخابات به دور دوم کشده مي شد.
محبيان ادامه داد: اگر انتخابات 92 به دور دوم کشيده مي‌شد اصولگرايان به صورت قهري روي آقاي قاليباف توافق مي‌کردند و در آن زمان معلوم نبود پيروزي آقاي روحاني به اين راحتي مي‌بود بنابراين پيروزي آقاي روحاني بر اصولگرايان در آن زمان بيشتر مرهون اختلاف اصولگرايان بود. موقعيت آقاي قاليباف خيلي هم بد نبود، اگر اين ضربه زده نمي‌شد.
وي همچنين با تاکيد براينکه "راي نياوردن يک نفر در انتخابات نقطه منفي در کارنامه اوست"، افزود: البته اين موضوع نمي تواند به اين معنا باشد که او لزوما نمي‌تواند هيچ‌وقت ديگر راي بياورد چون حضور در انتخابات رياست جمهوري يک بار مصرف نيست اما اگر اصولگرايان بتوانند در اين شرايط به نوعي از وحدت برسند و از سوي ديگر جريان دولت و هواداران دولت نتوانند کارکرد خود را براي افکار عمومي روشن کنند و انتقادات در حوزه‌هاي مختلف همچنان بر آنها وارد باشد، ريزش راي خواهند داشت و اين احتمال وجود دارد که انتخابات به دور دوم کشيده شده و يا شرايط آقاي روحاني مانند سال 92 ريسکي باشد.

 از بين اسامي مطرح در ميان اصولگرايان قاليباف شناخته شده‌تر و باسابقه‌تر است
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي خاطر نشان کرد: درحال حاضر شايد حدود 15 يا 20 اسم در جريان اصولگرايي براي کانديداتوري مطرح شده اما از بين اين اسامي آقاي قاليباف براي افکار عمومي شناخته شده تر است و سابقه مديريتي بيشتري هم در کارنامه دارد. البته هرکس بيشتر مي نويسد غلط بيشتري هم دارد و ممکن است انتقاداتي به ايشان وارد باشد.
محبيان همچنين تاکيد کرد: به هرحال ما اکنون قضاوت نمي کنيم چون مرجع تصميم‌گيري نيستيم و منتظر مي‌مانيم چهره‌هاي مختلف از سوي افراد و گروه‌هاي اصولگرا مطرح شوند. البته شرط حضور در اين دوره انتخابات اين است که محوريت جامعتين پذيرفته شود. فرق اين انتخابات با گذشته اين است که کساني مي آمدند و بازي را برهم ميزدند و سعي مي‌کردند امتياز بيشتري بگيرند اما در اين دوره چنين نيست و جريان اصولگرايي به دنبال وحدت با اصول است و نه وحدت با يکديگر. جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين چارچوب‌ها و اصول مشخص خود را عرضه مي‌کنند و هرکس به آنها نزديک‌تر شد اصولگراتر است.
اين فعال سياسي اصولگرا تصريح کرد: اگر کسي اين بيعت را نپذيرفت و خود را از اين صف جدا کرد طبيعتا اصولگرايان لزومي نمي‌بينند که امتياز ويژه اي به او بدهند.
وي در پاسخ به اينکه آيا رقابت تنها يک گزينه اصولگرا با حسن روحاني در انتخابات پيش روقطعي است، گفت: در سياست هيچ چيز قطعي نيست. همانطور که ناممکن، ناممکن است. انتخابات موضوعي انساني است و انسان موجود پيچيده‌اي است. به خصوص در کشورهايي که نظام ساختاري حزبي غالب نباشد و بيشتر افراد تاثير بگذارند، طبيعتا مواضع، مواضع قطعي نخواهد بود و ممکن است افراد و جريانات با ايجاد امواج بعضي تصميمات را تغيير دهند. اما در مجموع اميدواريم دو بال دموکراسي در کشور، يعني جريان اصولگرا و اصلاح‌طلب بتوانند وظيفه خود را در پيش‌برد اهداف نظام در بستر افکار عمومي دنبال کنند.
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي درباره رويکرد اصلاح‌طلبان در انتخابات 96، اظهار کرد: در جريان اصلاحات ديدگاه‌هاي مختلفي وجود دارد. بخشي از آنها همچون حزب اعتدال و توسعه مي‌گويند که آقاي روحاني گزينه مطلوب ماست. کانديداي برگزيده حزب کارگزاران با انتقادات کمي درحال حاضر آقاي روحاني است البته معتقد هستند که ايشان بايد خود را بيشتر با آقاي هاشمي و سياست ايشان تطبيق دهد که ممکن است آقاي روحاني چنين ديدگاهي به اين شکل نداشته و براي خود نوعي استقلال راي قائل باشد.

 حسن روحاني گزينه ناگزير اصلاح‌طلبان دوم خردادي است چون برايشان فضاي تنفسي ايجاد کرده است
محبيان ادامه داد: از سوي ديگر کانديداي مطلوب جريان اصلاح‌طلب يعني جرياناتي که قبلا به عنوان اصلاح‌طلب دوم خردادي مطرح بودند، آقاي روحاني نيست و گزينه ناگزير آنها ايشان است. آنها معتقدند فعلا چاره‌اي نيست جز اينکه فعلا از آقاي روحاني حمايت کنيم چون او فضاي تنفسي برايشان ايجاد کرده و مي‌تواند پل و گذاري براي رسيدن به شرايط اصلح‌طلبانه باشد بنابراين اين جريان نيز از آقاي روحاني حمايت مي‌کنند. در عين حال انتقادات خاص خود را هم دارند و نوعي صف‌بندي نيز نشان مي‌دهند که اگر دولت آقاي روحاني در آينده نتوانست کارکردهاي مناسبي داشته باشد بگويند ما در آن زمان انتقادات خود را مطرح کرديم.
اين فعال سياسي اصولگرا خاطر نشان کرد: در اين بين بعضي از آنها براي امتيازگيري وارد مذاکره مي‌شوند و معتقدند که اگر ما مي‌خواهيم بدنه اجتماعي را براي حمايت از آقاي روحاني ترغيب کنيم، او نيز بايد امتيازات لازم را بدهد. اين بخش هم دو ديدگاه دارند، برخي معتقدند که اگر آقاي روحاني ميخواهد از راي اصلاح طلبان استفاده کند بايد وضعيت بينابيني کنوني را رها کند، اصولگرايان موجود در کابينه را کاملا کنار بگذارد و عده ديگر مي‌گويند که نه، ما شرايط آقاي روحاني را درک مي‌کنيم درعين حال نبايد جايگاه‌هاي کليدي را به آن اصولگرايان که بعضا تفکراتي نزديک به خود آقاي روحاني دارند، بدهد تا اصلاح‌طلبان در دور دوم تصدي او زمينه را براي جهش و حرکت فعال اصلاح‌طلبانه محض در عرصه سياسي آماده کند.

 اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها امکان مانور بيشتري دارند
وي در ادامه گفتگو درباره فعاليت دوطيف اصولگرا و اصلاح‌طلب در انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا نيز گفت: وضعيت شوراها کمي با وضعيت مجلس و رياست جمهوري متفاوت است. يکي از دلايل اين است که شوراي نگهبان نقش ويژه اي در آن ايفا نمي‌کند و طبيعتا اصلاح‌طلبان امکان مانور بيشتري دارند و سعي مي‌کنند امتيازاتي در اين حوزه بگيرند.
محبيان تصريح کرد: اخيرا هم شنيديم که آنها سازمان‌دهي‌هايي به صورت جدي در سطح کشور ترتيب دادند تا بتوانند از اين فرصت براي ايجاد يک پايگاه براي ارتباط با افکار عمومي استفاده کنند. اين را مي‌دانيم که آنها در اين حوزه بسيار فعال هستند اما تاکنون حرکت قدرتمندي از آنها نديديم.
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي ادامه داد: جريان اصولگرا در اين رابطه به نتيجه رسيده و تا جايي که من اطلاع دارم جامعه روحانيت قصد دارد در تهران در اين زمينه فعال باشد. طبيعتا در شهرستان‌ها ورود پيدا نمي‌کند اما اگر کمکي بخواهند نظر مشورتي خواهند داد.

 ممکن است احمدي‌نژاد براي انتخابات شوراها برنامه‌ريزي کند/ پايداري به‌صورت غيررسمي از او حمايت مي‌کند
وي درباره احتمال ورود محمود احمدي‌نژاد و نزديکان او به انتخابات شوراها نيز گفت: نهي و توصيه رهبري به آقاي احمدي‌نژاد در حوزه رياست‌جمهوري بوده و ممکن است ايشان از اين حداقل فرصت چهار ساله، به سازماندهي روي بياورد و به شکل غيرمستقيم ديدگاه‌هاي خود را پيش ببرد و ممکن است حزب وتشکيلاتي به صورت محوري سامان دهد. البته احزاب فرعي کنار او همچون پايداري و امثالهم، به صورت غير رسمي از او حمايت مي‌ کنند که اگر اين روند ادامه پيدا کند ممکن است آقاي احمدي‌نژاد براي انتخابات شوراها برنامه‌ريزي داشته باشد.
اين فعال سياسي با اشاره به عملکرد جبهه پايداري در طيف اصولگرايان، بيان کرد: ما انتقاداتي نسبت به جبهه پايداري داريم اما نه از نظر اعتقادي بلکه از لحاظ عملکردي. ما معتقد به حرکت سازماني هستيم به اين معنا که نظراصولگرايان را با محوريت جامعتين بپذيريم و هرکس تصور کند جامعتين مانند هر حزب ديگر در کنار احزاب فقط يک راي را دارد؛ قبول نداريم و به نظر مي‌رسد پايداري اينگونه فکر مي‌کند.
محبيان تاکيد کرد: ما براي جامعتين نظر فراتري قائليم و معتقديم آنها باتوجه به تسلطي که به مباحث ايدئولوژيک دارند مي توانند به نوعي نقش هدايتگر و درعين حال داوري ايفا کنند. هر جا جامعتين را کنار زده شد رفتارهاي افراطي جاي آن را گرفت. تا کنون هم ديديم هرجا جامعتين بوده رفتار جريان اصولگرا خيلي سامان‌مندتر، منظم‌تر، مديريت شده تر و با ادبيات فاخرتر بوده و معتدل‌تر عمل کرده است.

 در دوره‌اي جبهه پايداري سعي کرد باج بگيرد و بازي را بهم بزند که به ضرر اصولگرايان شد
وي افزود: پيش از اين جبهه پايداري خواست جامعتين را مانند يک حزب و تشکيلات کنار سايرين ببرد، خود را در همان سطح بداند و بعدا هم آن را کنار بگذارد و هرجا توانستند از سازمان خارج شدند و سعي کردند باج بگيرند يا برخورد کنند، بازي را به هم زدند اين کار به ضرر اصولگرايان و به نفع اصلاح‌طلبان تمام شد.
اين فعال سياسي گفت: اين انتقاد ما به آنها است اما به اين معنا نيست که آنها را اصولگرا ندانيم. آنها نيروهاي انقلابي هستند اما درعين حال بايد بيشتر تابع چارچوب کلي منافع و مصالح اصولگرايي و کشور باشند، از طريق بازي به هم زدن امتياز نگيرند بلکه پايبند اصول اصولگرايي يعني اخلاق و اعتدال و عقل و دين باشند.
دبير کل حزب نوانديشان اسلامي يادآور شد: در اين دوره انتخابات نيز ما آنها را حذف نمي‌کنيم. جريان اصولگرايي هيچ‌کس را حذف نمي‌کند. جريان اصولگرايي و جامعتين يک دعوت مي‌کند و در چارچوبي عقلاني سعي در رسيدن به افق و افراد مشترک را خواهيم داشت.
محبيان تاکيد کرد که حق نداريم براي رسيدن به پيروزي هر حرفي را بزنيم، هر کاري انجام دهيم و ديگران را تخريب کنيم.
وي خاطر نشان کرد: هرکس آمد قدمش روي چشم و هرکس نيامد درواقع خود را از چارچوب اصولگرايي جدا مي‌کند و افکار عمومي بعد از آن، آنها را اصولگرا نمي‌داند. ميخواهد پايداري يا هرگروه ديگري باشد. اما ما اين احتمال را مي‌دهيم که جبهه پايداري با توجه به شراط جديد خود را با بدنه اصولگرايي و جامعتين نزديک‌تر کند.